حقارت و ضعف برخی از مدیران در برخورد با نقد و منتقد!

یک مدیر چقدر باید ضعیف و حقیر باشد که به جای رو در رو شدن با منتقد، با افراد بیگناه و از همه جا بی خبر دست به گریبان شده و حتی به اخراج تهدیدشان کند؟!

خبریجات-نقد کردن وظیفه و کار منتقدان است،کسی نمی تواند آنان را از انجام وظیفه ذاتی شان باز دارد.کاری به آن عده ای نداریم که به دروغ نام خود را منتقد گذاشته و خودکارشان را به هر سمتی که مدیران خواستند می خواهند چرخانده و می چرخانند و مزد مزدوری خود را می گیرند!صحبت از منتقدان با وجدان و آگاه است که همواره صادقانه از حق گفته اند و می گویند.این عده از کار خوب تعریف می کنند و کار بد را تقبیح،اصل نقد نیز همین است.

حقیر نیز فرد کوچکی هستم از جمع منتقدان و روزنامه نگاران که تحت هر شرایطی به این مهم افتخار کرده و می کنم.اگر نقد می کنم،وظیفه کاری و اخلاقی بنده است.مطمئنا کسی که بیش از 30 سال در عرصه رسانه باشد،عده بیشماری را در حوزه کاری خود می شناسد و با گروهی در ارتباط است،این یک اصل است و در تمام جهان ساری و جاری.

در کار رسانه ای،بیشتر فعالیت بنده در عرصه هنر،ادبیات و تلویزیون است،از هنرهای تجسمی گرفته تا سینما و تئاتر.در این حوزه ها بسیاری از مدیران،هنرمندان،کارشناسان و کارمندان را می شناسم و با آنان ارتباط کاری و گاهی دوستی دارم.طبیعی است که بخشی از اخبار را از این طریق کسب کنم.برخی نیز گله های آنان و هنرمندان گرفتار از مدیران و دست اندرکاران است که پس از تحقیق و تایید صحت خبر یا گله،آن را نقد می کنم.

نقد عملکرد مدیران دولتی و غیر دولتی عرصه هنر و تلویزیون از فعالیت های اصلی حقیر است که همچنان به آن مشغول هستم و انشاءالله خواهم بود.با برخی از این مدیران سابقه دوستی طولانی دارم،اما هرگز باعث نشده و نمی شود که عملکردشان را نقد نکنم،خود آنان نیز به خوبی از این موضوع آگاه هستند.

متاسفانه برخی از مدیران حقیر،ضعیف،خودخواه و منفعت طلب،وقتی عملکردشان نقد شده و ضعف شان آشکار می شود،به جای پاسخگویی به نقد یا منتقد،چون از دادن جواب قاصرند یا توانایی روبرو شدن با منتقد را ندارند،گریبان همکاران زیردست خود را گرفته و آنان را تنبیه و توبیخ می کنند که چرا به فلان کس اخبار حوزه کاری مرا داده اید؟!در صورتی که آن بنده های خدا از همه جا و همه چیز بی خبر هستند!بارها این اتفاق در عرصه تئاتر،سینما،تلویزیون و حتی هنرهای تجسمی افتاده است.

یک مدیر چقدر باید ضعیف و حقیر باشد که به جای رو در رو شدن با منتقد، با افراد بیگناه و از همه جا بی خبر دست به گریبان شده و حتی به اخراج تهدیدشان کند؟!

اگر منتقد درست گفته است به رفع ایرادهای خود بپردازید و اگر خلاف گفته که اصلا نیازی به پاسخگویی و گریبان گیری کارمندان نیست.منتقدی که دروغ بنویسد و یا قصد اخاذی داشته باشد،دیر یا زود مثل برخی رسوا شده و انگشت نمای خاص و عام می شود.
بنده،نه فرار کرده ام و نه فرار می کنم،نه از شکایت کسی واهمه دارم،نه از تهدیدات تنم به لرزه می افتد و نه با تمهیدات گل از گلم می شکفد!

هر کس حرفی دارد به خودم بگوید،چرا گریبان کارمند و زیر دست بیچاره را گرفته و عقده گشایی می کنید؟ضعیف کشی، ضعف آشکار مدیران کارنابلد است.سراغ نداشته ام مدیری کاربلد باشد و دست و دلش از انتقاد بلرزد،نه تنها وحشت نداشته،بلکه از نقد و منتقد نیز استقبال کرده و می کند.هرگز نیز با زیردستانش به خاطر نقد منتقدان برخورد قهری و سلبی نکرده و نمی کند،چون ذاتا مدیر است و با اصول مدیریت آشنا.

این مدیران ضعیف و حقیر و کارنابلد هستند که از نقد و منتقد ترسیده و درصدد انتقام جویی بر می آیند،آن هم نه از خود منتقد،بلکه از افراد بی گناه ،هنرمندان گرفتار و کارمندان زجر کشیده و زحمتکش!

مدیران کارنابلد،همیشه دوست داشته و دارند عده ای چاپلوس و پاچه خوار اطراف شان باشند که با دادن صله ناکارآمدی شان را تحسین کرده و در بوق و کرنا کنند!کدام مدیر متدبر و متخصصی بادمجان دور قاب چین ها را دور خویش جمع می کند؟مدیری که به چاپلوسان و کاسه لیسان میدان دهد،نه تنها لیاقت مدیریت را ندارد،بلکه حتی شایستگی آن را ندارد که غبار روی کفش مردم باشد!

مدیران کارنابلد،فکر نکنند که با آزار زیر دستان می توانند از بوته سوزان نقد بگریزند،اشتباه می کنند،زیرا هرچه به زیر دستان شان سخت بگیرند،منتقدان آتش زیر بوته را بیشتر و بیشتر خواهند کرد تا جایی که به خاکستری بی ارزش تبدیل شوند.
برخورد منطقی با نقد و منتقد داشته باشید و برای انتقام جویی،سر بی گناهان را بالای دار خودخواهی ترس خود مبرید.

سیدرضااورنگ

آخرین تغییر در 16 خرداد 1399 ساعت: 6:53 ب ظ
این مقاله را به اشتراک بگذارید

لینک خبر:



ارسال نظر

فیلدهای اجباری را تکمیل نمایید

درباره ما

درباه ما

تبلیغات

اشتراک در خبرنامه

Top